آرتین در لواسان
پنج شنبه شب مامانی بهم زنگ زد گفت فردا با دوستان قرار بریم لواسان، اینو بگم که مامانی تو خیلی مهربونه همیشه برنامه بیرون رفتنو مامان تو هماهنگ میکنه دستش درد نکنه ، خلاصه فرداش راه افتادیم طرف لواسان، صبحونه و ناهار اونجا بودیم باز هم همه( مامان فرخنده ، بابابزرگ، عمه فاطمه و دختر عمو و پسر عموت و...) بودند ولی خاله طاووس و آیلین نبودند اونا مسافرت بودن جاشون خیلی خالی بود و شنیدیم بهشون خیلی خوش میگذره ، اونروز شما یه کم مریض بودی ولی با اینحال همش میخندیدی ( مثل مامان و بابات مهربون و خنده رویی ) و بازی میکردی تا عصر هم نخوابیدی و فقط بازی میکردی. نوشته شده توسط: خاله مریم آرتین خوش اخلاق ما ...
نویسنده :
بابایی و مامانی
14:46